نظام آکادمیک در پاکستان تحت تأثیر شبکهای پیچیده از سلسلهمراتب اجتماعی، اقتصادی و نهادی قرار دارد که مسیرهای آموزشی و حرفهای را شکل میدهد. در حالی که شایستگی علمی و استعداد فکری اغلب بهعنوان عوامل اصلی موفقیت مطرح میشوند، ساختارهای پنهان اجتماعی و اقتصادی تأثیر بسزایی در تعیین اینکه چه کسی وارد دانشگاه میشود، رشد میکند و به سطوح بالاتر میرسد، دارند.
نمایش نامتوازن اقشار کمبرخوردار در نظام آموزشی و پژوهشی پاکستان نهتنها ناکارآمدی این بخش را نشان میدهد، بلکه بازتابی از نابرابریهای گستردهتر اجتماعی است. این شکافهای طبقاتی مانع از تحرک اجتماعی شده، نوآوری را محدود کرده و تنوع فکری مورد نیاز برای حل چالشهای پیچیده ملی و جهانی را کاهش میدهد.
این گزارش به بررسی قوانین نانوشته آکادمی در پاکستان میپردازد و نقش پیشینه خانوادگی، تعصبات نهادی و موانع اقتصادی را در موفقیتهای علمی و حرفهای تحلیل میکند. همچنین راهکارهایی برای ایجاد یک فضای آموزشی فراگیر و مبتنی بر شایستگی پیشنهاد میشود.
شکاف طبقاتی در آموزش عالی
دسترسی به دانشگاههای نخبه
نظام آموزش عالی در پاکستان بهویژه در دسترسی به دانشگاههای برتر مانند دانشگاه مدیریت علوم لاهور (LUMS)، مؤسسه غلام اسحاق خان (GIKI)، دانشگاه آقاخان و دانشگاه ملی علوم و فناوری (NUST) تفاوتهای فاحشی دارد. این دانشگاهها که برترین آموزش و ارتباطات علمی بینالمللی را ارائه میدهند، عمدتاً دانشجویان طبقات مرفه شهری را جذب میکنند، که در نتیجه چرخهای از انحصار و تبعیض طبقاتی ایجاد میشود.
دانشجویان طبقات بالاتر از مزایای زیر برخوردارند:
- تحصیل در مدارس خصوصی با بودجه بالا که آنان را برای قبولی در دانشگاههای برتر آماده میکند.
- دسترسی به کلاسهای آمادگی و مشاوره تحصیلی ویژه برای آزمونهای ورودی.
- سرمایه اجتماعی و شبکههای خانوادگی که راهنمایی، فرصتهای کارآموزی و اشتغال را فراهم میکنند.
در مقابل، دانشجویان اقشار کمبرخوردار با مشکلات زیر مواجهاند:
- تحصیل در مدارس دولتی ضعیف که منابع لازم برای رقابت علمی را ندارند.
- محدودیت در دسترسی به اطلاعات و مشاوره تحصیلی درباره بورسیهها و فرصتهای آموزشی.
- موانع مالی که هزینههای شهریه، اقامت و حملونقل را به چالشی اساسی تبدیل میکند.
این انحصار آموزشی نهتنها استمرار امتیازات طبقات بالا را تضمین میکند، بلکه تنوع فکری را نیز کاهش میدهد، زیرا بسیاری از دانشجویان مستعد اما محروم از تحصیل در بهترین دانشگاهها بازمیمانند.
تأثیر پیشینه خانوادگی بر مسیرهای علمی و حرفهای
پیشینه خانوادگی عامل تعیینکنندهای در موفقیتهای علمی و حرفهای در پاکستان محسوب میشود و معمولاً دسترسی به رشتههای تحصیلی و دانشگاههای برتر را شکل میدهد.
- رشتههای فنی و مهندسی (پزشکی، مهندسی، مدیریت): این رشتهها عمدتاً توسط افرادی انتخاب میشوند که والدینشان در همین حوزهها فعالیت دارند. فرزندان پزشکان، مهندسان و مدیران شبکههای ارتباطی و سرمایه فرهنگی لازم را به ارث میبرند که موفقیت آنان را تضمین میکند.
- رشتههای علوم انسانی و اجتماعی: این رشتهها بیشتر مورد توجه دانشجویان طبقات مرفه قرار دارند، زیرا خانوادههای ثروتمند تمایل بیشتری به حمایت از تحصیلاتی دارند که ممکن است بازده اقتصادی کوتاهمدت نداشته باشد.
این جدایی طبقاتی در انتخاب رشتههای تحصیلی در ترکیب اعضای هیئتعلمی دانشگاههای برتر نیز مشهود است، بهطوری که اساتید رشتههای علوم اجتماعی اغلب از طبقات مرفه هستند، در حالی که اساتید علوم مهندسی و پزشکی عمدتاً از خانوادههای حرفهای این حوزهها میآیند.
موانع در مسیر پژوهش و حمایتهای نهادی
حتی در مواردی که افراد از طبقات کمبرخوردار موفق به ورود به حوزههای آکادمیک میشوند، با موانع جدی در کسب اعتبار علمی و دریافت حمایتهای نهادی روبهرو هستند.
1. عدم دسترسی برابر به منابع پژوهشی و همکاریهای علمی
اساتیدی که از خانوادههای مرفه هستند، مزایای زیر را دارند:
- دسترسی به منابع مالی بینالمللی از طریق شبکههای خانوادگی.
- امکان همکاری با دانشگاههای خارجی که باعث چاپ مقالات در ژورنالهای معتبر میشود.
- فرصتهای بیشتر برای انتشار و ارائه پژوهشها در کنفرانسهای بینالمللی.
در مقابل، پژوهشگران طبقات کمبرخوردار، حتی اگر در حوزههایی مانند کشاورزی پایدار، بهداشت عمومی ارزانقیمت و آموزش بومی فعالیت کنند، به دلیل نبود منابع و ارتباطات، کمتر دیده میشوند و تحقیقاتشان کمتر منتشر میشود.
2. تعصبات نهادی و «اثر متیو»
اثر متیو (Matthew Effect) به پدیدهای اشاره دارد که در آن افرادی که از قبل منابع و اعتبار دارند، همچنان بیشتر مورد حمایت قرار میگیرند، در حالی که افراد مستعد اما محروم نادیده گرفته میشوند. در سیستم دانشگاهی پاکستان، استخدام اساتید و تخصیص بودجههای پژوهشی نیز تحت تأثیر تعصبات اجتماعی و طبقاتی قرار دارد.
بدون اصلاحات ساختاری جدی، این نابرابریها همچنان ادامه خواهد یافت و مانع از شکوفایی استعدادهای پنهان در کشور خواهد شد.
پیشنهادات اصلاحی: مسیر بهسوی نظام آکادمیک فراگیرتر
برای رفع این نابرابریها، اقدامات گسترده و بلندمدت لازم است تا موانع طبقاتی از میان برداشته شده و فرصتهای برابر در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی فراهم شود.
1. گسترش دسترسی به آموزش عالی
- افزایش تعداد بورسیههای مبتنی بر نیاز مالی در دانشگاههای برتر برای جذب دانشجویان کمبرخوردار.
- ایجاد برنامههای آموزشی جبرانی برای دانشآموزان مدارس دولتی تا شکاف آموزشی آنان جبران شود.
2. تنوعبخشی به استخدام اساتید
- اجرای فرآیندهای جذب هیئتعلمی مبتنی بر بررسیهای ناشناس تا از تعصبات طبقاتی جلوگیری شود.
- ترغیب دانشگاهها به جذب اساتید از پیشینههای اجتماعی و اقتصادی متنوع.
3. حمایت از پژوهشگران محروم
- اولویتبخشی به بودجههای پژوهشی برای تحقیقاتی که به چالشهای بومی میپردازند.
- ایجاد برنامههای راهنمایی و مشاوره برای پژوهشگران کمبرخوردار تا آنان به منابع و شبکههای علمی جهانی متصل شوند.
- ایجاد همکاری بین دانشگاههای نخبه و مؤسسات آموزشی منطقهای تا تحقیقات بومی نیز در سطح ملی و بینالمللی شناخته شوند.
4. ایجاد فرصتهای برابر برای همکاریهای علمی
- ارائه کمکهزینههای سفر و حذف هزینههای شرکت در کنفرانسهای علمی برای پژوهشگران کمبرخوردار.
- برگزاری نشستهای علمی ملی برای معرفی پژوهشگران از مناطق محروم.
نتیجهگیری
نظام آکادمیک پاکستان تحت سلطه قوانین نانوشتهای است که افراد دارای امتیاز اجتماعی و اقتصادی را بر دیگران ترجیح میدهد. پیشینه خانوادگی همچنان عامل اصلی در تعیین فرصتهای آموزشی و پژوهشی است، که منجر به چرخهای از انحصار و نابرابری میشود.
اما شکستن این موانع نهتنها یک امر اخلاقی، بلکه یک ضرورت ملی است. با اجرای اصلاحات اساسی در زمینه آموزش، استخدام، تخصیص بودجههای پژوهشی و شبکهسازی علمی، پاکستان میتواند از تمامی استعدادهای بالقوه خود بهرهبرداری کرده و آیندهای مبتنی بر دانش و عدالت اجتماعی بنا کند.
https://tribune.com.pk/story/2529394/the-unspoken-rules-of-academia-in-pakistan
نظر شما